کتاب ”میان سایههای خاکستری” نوشتهی خانم روتا سِپِتیس با ترجمهی سیروس قهرمانی از همکاران معاونت بهداشتی دانشگاه، توسط انتشارات مروارید چاپ گردید. موضوع رمان اشغال لیتوانی توسط شوروی و تبعید مخالفان حکومت استالین به سیبری است. قهرمان رمان دختری نوجوان و عاشق نقاشی است که ماجرای ناخواستهی تبعید روند زندگی او را همچون بسیاری از هموطنانش تغییر میدهد. این کتاب از پرفروشترین کتابهای سال 2011 آمریکا بوده است.
در سال 1939 اتحاد شوروی کشورهای حوزهی بالتیک یعنی لیتوانی، لتونی و استونی را اشغال کرد. مدت کوتاهی پس از آن کرملین فهرستی تهیه کرد از افرادی که به زعم آنها مخالف شوروی بودند و باید به قتل میرسیدند، به زندان میرفتند و یا به اردوگاههای کار اجباری در سیبری فرستاده میشدند. پزشکان، وکلا، معلمها، نظامیان، نویسندگان، تجار، موسیقیدانها، هنرمندان و حتا کتابخانهدارهایی که مخالف شوروی قلمداد میشدند باید بطور قطعی ریشهکن میشدند. گفته میشود جوزف استالین در طول حکومتِ وحشتِ خود بیش از بیست میلیون نفر را به قتل رسانده است. لیتوانی، لتونی و استونی بیش از یکسوم از جمعیت خود را در همین دوران از دست دادند. اولین گروه تبعیدیها را در 14 ژوئن 1941 به سیبری فرستادند.
رمان ’میان سایههای خاکستری‘ داستان رنج انسان است. رنج انسان به دست انسان.
داستان از زبان دختری نوجوان روایت میشود و حکایتِ تبعیدِ خانوادهی او و بسیاری
دیگر از هممیهنانش به سیبری پس از اشغال لیتوانی توسط شوروی در جنگ جهانی دوم
است. او که عاشق نقاشی است و مثل تمامی همسالان خودش رویاهایی برای آینده در سر
دارد اکنون با شرایطی جدید روبهرو میشود که هیچ تضمینی در زنده ماندن خود یا هر
یک از اطرافیانش حتی برای 24 ساعت هم وجود ندارد. رنگهای زندگیاش محو میشود و لابلای طیفهایی متنوع
از رنگ خاکستری گرفتار میآید که تفاوتشان تنها در شدتِ رنج و سختی لحظههاست.
اما ’میان سایههای
خاکستری‘ همچنین داستان عشق
و امید است. عشق به خانواده، وطن و به انسان. همین عشق به انسان و امید به آینده
است که شخصیتهای داستان را در شرایط هولناکی که در آن گرفتارند به پیش میبرد و
در نهایت این انسان است که پیروزِ میدان است. قهرمان داستان، لینا ویلکاس که نقاش
است هنر خود را با زندگیاش درمیآمیزد و از آن در ثبت این دورهی وحشتناک از
زندگی بهره میبرد. همان طور که روتا سپتیس نویسندهی کتاب از شکل رمان به همین
منظور استفاده میکند و این رخداد تاریخی را بسیار بهتر از معدود مستندات باقی
مانده از آن، به چشم جهانیان آشکار میکند.
زبان داستان به دلیل روایت از زبان یک نوجوان، ساده
و بیپیرایه است. اما همین سادگی تاثیری چنان قوی بر خواننده میگذارد که پس از
خواندن آن بیراه نیست اگر ادعا کنیم ما هم این دورهی تاریخی را از سر گذراندهایم.